بازکشم لشکر وتا به فلک بر روم
قلعۀ روحانیان گیرم و برتر روم
من ملک مقبلم لیک در این منزلم
صفدر و بس پردلم جانب لشکر روم
هر نفسی از علا میرسدم این صلا
وارهم وزین بلا بر در دلبر روم
پیرخرابات جان گر کشدم مو کشان
بنده کجائی بیا ، پیش شه از سر روم
قبله حاجات دل کوی خرابات ما
وقت مناجات دل محیی بر آن در روم